البته که آنقدر سن ندارم که بهخاطر آورم آغاز ماجرا را، اما مطمئنم که از روز اول تدریس مبحثی بهنام استوکیومتری، در کنار آن انواع و اقسام روشهای حل مسئله نیز در ایران ارائه شدهاست. اوج رواج این مسئله اما بر میگردد به انتشار کتاب همکار محترم، آقای بهمن بازرگانی که در کتاب پرفروششان، روش استوکیومتری را مورد نقد قرار داده و حل مسئله بااستفاده از نسبت و تناسب را رواج دادند.
در سال ۹۰ یا ۹۱، وقتی وارد یک کتابفروشی شدم و از ایشان کتاب شیمی انتشارات تختهسیاه را خواستم، بیدرنگ مرد فروشنده پرسید که “چرا بازرگان نمیبری؟” و از آنجایی که هیچ وقت چهرهام متناسب با سن نبود، ادامه داد که: “به قیافتم میخوره پشت کنکوری باشی!”
نیمی از ساعت را صرف صحبت با ایشان کردم که به این دلیل و آن دلیل، کتاب استاد بازرگانی برای یک کنکوری مناسب نیست و فروشنده طوری که انگار به جد و آبادش توهین شده باشد، با خشم بسیار گفت: “نهـ! مث که تو اصن حالیت نیس! برو پسر جون! اصن کتاب نداریم!” و من خیلی شرافتمندانه سرم را پایین انداختم و با تشکری خشک زیر لب، مغازه را ترک گفتم.
البته که هدف از این نوشته تخریب شخص یا اثر معنوی ایشان نیست. کتاب استاد بازرگانی یکی از کتابهای موردعلاقهی من است و هرازچندگاهی در برخی از مباحث، نگاهی به آن میاندازم و از سبک گفتار کتاب، چیزی در ذهنم مینگارم تا فردایش در کلاس به خورد زبانبستههای مردم دهم؛ لیکن بزرگترین نقطهی اختلاف من و کتاب مهندس بازرگانی، دربارهی روش حل مسائل استوکیومتری است.
در تمامی کتب مادر شیمی، از کتاب ابینگ گرفته تا سیلبربرگ و مرحوم مورتیمر، روش حل مسائل استوکیومتری، همان روش کسر بندی دادههای مسئله است و هیچ یک حتی اشارهای کوتاه هم به روشهای تناسبی ندارند. اگرچه ردپای روش تناسب را میتوان در برخی مسائل موجود در کتب شیمی تجزیه پیدا کرد. پایه و مبنا اما کتب مادر شیمی عمومی هستند چراکه برای افراد مبتدی در شیمی نوشته شدهاند و سؤال اینجاست که آیا همهی دانشآموزان پیشدانشگاهی و کنکوری در رشتهی شیمی ادامهی تحصیل خواهند داد؟
استدلال مهندس بازرگانی دربارهی استفاده از تناسبها، حل سریع مسئله است که البته در حل تستهای کنکور سراسری بسیار مفید خواهد بود اما مشاهدات خودم و پرسوجو از دانشآموزان دربارهی حل مسائل با استفاده از روش تناسب، به این نتیجه مرا رساند که در اکثر موارد، دانشآموزان در استفاده از روش تناسب دچار گیجی و اشتباه در قراردادن درست اعداد در کسرهای مربوط به تناسب میشدند. با این وجود اما برخی از دانشآموزان اصرار زیادی بر استفاده از تناسب دارند.
راه حل من اما برای جلوگیری از اتلاف وقت، خواندن کسرها در ذهن است. وقتی هر کسر را در کسر بعدی ضرب میکنیم، باید کسر بعدی طوری نوشته شود که واحد صورت آن، با واحد مخرج کسر قبلی ساده شود و همین نکتهی ساده، بزرگترین نقطهی قوت استفاده از این روش است. هنگامی که دانشآموز بر مسائل مختلفی تسلط پیدا کند، میتواند واحدهای اعداد را بهجای نوشتن و طولانی کردن کسرها، در ذهن خود بخواند. در این صورت تنها چند کسر با اعداد باقی میماند. بدون هیچ مزاحمی میتوان عددها را ساده کرد.
با همهی این تفاسیر، دوست دارم نظر همکاران عزیز و سایر دانشآموزان دربارهی این مسئله را نیز بدانم.
برای دسترسی به درسنامههای شیمی کنکور و دانشگاهی، به www.hrsaadati.ir مراجعه کنید.